فهرست مطالب

نشریه علم زبان
پیاپی 1 (زمستان 1392)

  • تاریخ انتشار: 1393/03/20
  • تعداد عناوین: 7
|
  • کورش صفوی صفحه 11
    در نوشته حاضر به دنبال طرح مساله ای هستم که سال هاست مرا درگیر خود کرده و هنوز در هیچ مقاله یا کتابی ندیده ام که کسی به آن پرداخته باشد. مساله بر سر این است که اگر قرار باشد، مطالعه «معنی» پیچیده ترین بخش زبان شناسی را به خود اختصاص دهد، در هریک از شاخه های مطالعه زبان، کدام «معنی» باید مد نظر قرار گیرد. برای دستیابی به پاسخی مقبول برای این پرسش، ابتدا به معرفی عمده ترین نظریه هایی خواهم پرداخت که ادعای مطالعه «معنی» را داشته و دارند. سپس نارسایی های هریک از این دیدگاه ها را برخواهم شمرد، و در نهایت معلوم خواهم کرد که دست کم به باور من، در مطالعه بخش ها و سطوح مطالعه زبان، ما نیازمند کدام «معنی» هستیم.
    کلیدواژگان: معنی، معنی شناسی واژگانی، معنی ثابت، معنی منعطف
  • گلناز مدرسی قوامی صفحه 41
    در برخی زبان ها کیفیت واکه در هجای بی تکیه تغییر می کند. در آواشناسی فیزیکی، این ویژگی یعنی عدم حصول ویژگی های کیفی ایده آل واکه در شرایطی خاص و گرایش واکه ها به سمت مرکز فضای واکه ای را، کاهش واکه ای می نامند. تحقیقات پیشین نشان داده اند که فضای واکه ای فارسی در هجای بی تکیه کوچک تر و مرکزی تر از هجای تکیه بر است و بر این اساس تغییر کیفیت واکه را یکی از همبسته های صوت شناختی تکیه واژگانی در زبان فارسی دانسته اند. در پژوهش حاضر، تاثیر تکیه بر دیرش و ویژگی های کیفی واکه های ساده فارسی در هجای باز تکیه بر و بی تکیه واژه های دوهجایی در گفتار 14 زن و مرد فارسی زبان به لحاظ صوت شناختی بررسی شد. نتایج نشان داد که دیرش واکه در هجای باز بی تکیه کاهش می یابد، اما فضای واکه ای نه تنها کوچک تر و مرکزی تر نمی شود، بلکه نسبت به حالت تکیه بر گسترده تر نیز هست.کیفیت واکه ها در هجای باز بی تکیه تغییر می کند، اما این تغییر به لحاظ آماری برای همه واکه ها معنی دار نیست. پژوهش های پیشین نشان داده اند که در شرایطی که دیرش کاهش می یابد، اندام های گفتاری می توانند سریع تر حرکت کنند تا ویژگی های ایده آل واکه حاصل شود و کاهش دیرش لزوما با کاهش فضای واکه ای همراه نیست. بر این اساس، نمی توان در مورد تغییر کیفی واکه ها و کاهش واکه ای در هجای بی تکیه در زبان فارسی حکم کلی داد، چرا که عواملی چند از جمله میزان شمردگی گفتار، نوع هجا، طول و نوع واژه در کنار تکیه بر ویژگی های کیفی واکه تاثیر می گذراند.
    کلیدواژگان: همبسته های صوت شناختی تکیه، کیفیت واکه، کاهش واکه ای، فضای واکه ای، زبان فارسی
  • رضا مراد صحرایی صفحه 57
    درباره ماهیت دستور جهانشمول در بدو تولد، دو دیدگاه کلی مطرح است که به دیدگاه واژگان گرا و دیدگاه درخت کامل معروف اند. طرفداران دیدگاه واژگان گرا، دستور جهانشمول را ناقص و بلوغ را عامل اصلی تکوین آن می دانند. اما پیروان دیدگاه درخت کامل، بر کامل بودن درخت زبانی کودک از بدو تولد تاکید نموده و تعامل و درونداد را عامل فعلیت و توسعه آن فرض می کنند. فرض قطعی هر دو دیدگاه این است که در فرایند رشد زبان، کودک مقوله های واژگانی را زودتر از مقوله های نقشی فرا می گیرد. پیامد طرح این ایده مشترک، اعتقاد به عدم بازنمایی گره های نقشی مثل زمان/ تصریف، متمم نما، مبتدا و کانون در نحو اولیه کودک است. پژوهش حاضر، با بررسی طولی روند فارسی آموزی یک کودک فارسی زبان، به ارزیابی این ایده مشترک پرداخته و با ارائه چندین شاهد قابل اعتنا نشان داده است که در فراگیری زبان فارسی، اولا مقوله های نقشی همزمان با مقوله های واژگانی، و نه پس از آن ها، فراگرفته می شوند و ثانیا گره های نقشی به طور کامل در زبان کودک قابل مشاهده هستند و فعالیت مقوله های نقشی به حدی گسترده است که شواهدی از دسترسی کودک به ساخت اطلاع نیز قابل ارائه است.
    کلیدواژگان: دیدگاه واژگان گرا، دیدگاه درخت کامل، مقوله های واژگانی، مقوله های نقشی، ساخت اطلاع
  • ضیاءالدین تاج الدین، ملیحه عشقوی صفحه 83
    یادگیری زمان یکی از مشکلات فارسی آموزان خارجی است. برای پرداختن به این مشکل، پیشرفت در یادگیری زمان های فارسی براساس روش های متفاوت در آموزش آن ها در کانون این پژوهش قرار گرفت. بدین منظور، تاثیر دو روش ساختاری و ارتباطی برای آموزش زمان بررسی شد. آزمودنی ها از بین فارسی آموزان سطح دوم میانی در مرکز بین المللی آموزش زبان فارسی دانشگاه تهران (موسسه دهخدا) انتخاب شدند. تعداد هر گروه شامل 40 فارسی آموز غیرایرانی بود. هر دو گروه در دو پیش آزمون زمان شرکت کردند تا از منظر توانایی استفاده از زمان در زبان فارسی همگن شوند. سپس زمان ها به آزمودنی ها در گروه ساختاری براساس روش ساختاری آموزش زبان آموزش داده شد. گروه ارتباطی نیز با توجه به طرح درس های ارتباطی که تهیه و تدوین شد، زمان های فارسی را فراگرفتند. براساس عملکرد دو گروه در پس آزمون، پیشرفت هر گروه در مقایسه با پیش آزمون و نیز در مقایسه با یکدیگر با استفاده از آزمون تی مستقل مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج تحلیل ها نشان می دهد که گروه ارتباطی پیشرفت معنی داری در درک و کاربرد درست زمان نسبت به گروه ساختاری به دست آورد. در مقابل، تفاوت آماری معنی داری در پیش آزمون و پس آزمون گروه ساختاری ملاحظه نشد. افزون بر این، نتایج آزمون تی نشان می دهد عملکرد گروه ارتباطی در پس آزمون از نظر آماری به طرز معنی داری بهتر از عملکرد گروه ساختاری بود. نتایج این تحقیق تجربی دال بر آن است که با توجه به تاثیر گذاری روش تدریس ارتباطی در آموزش زمان، در تهیه و تدوین مطالب درسی برای فارسی آموزان و در روش آموزش مفهوم دستوری زمان، روش تدریس ارتباطی روشی کارآمد است که توجه و به کارگیری آن در مراکز آموزش زبان فارسی به ارتقای آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان یاری می رساند.
    کلیدواژگان: زمان، فعل، روش ارتباطی، روش ساختاری، زبان فارسی
  • بهلول علایی صفحه 109
    نظریه ارجاع مستقیم در مورد برخی مسائل معنی شناختی، از جمله مسئله ارجاع به لاوجود و مسئله جایگزینی اسامی خاص هم مرجع در جمله های نگرش گزاره ای با مشکل مواجه می شود؛ زیرا تنها چیزی که در این نظریه معنی یک عبارت را تشکیل می دهد مصداق مرتبط با آن است. در این مقاله، سعی بر آن است که با تکیه بر آنچه «مصداق گفتمانی» نامیده می شود، به دو پرسش اساسی در این زمینه پاسخ داده شود: الف) چرا جایگزینی دو عبارت هم مرجع در یک جمله نگرش گزاره ای ارزش صدق جمله را تغییر می دهد؟ ب) چگونه می توان به ماهیت هایی در متن ارجاع داد که به مصداقی واقعی در جهان خارج ارتباط نمی یابند؟ در پاسخ، گفته می شود که آنچه مرجع عبارات را تشکیل می دهد، مصداق های گفتمانی مرتبط با یک یا چند مصداق واقعی متشکل یا یک مصداق انتزاعی غیرمتشکل است. در واقع، ارجاع پدیده ای پویا و چند سطحی است که زبان و جهان تواما در آن دخیل اند.
    کلیدواژگان: ارجاع مستقیم، مصداق گفتمانی، جایگزینی، جمله های نگرش گزاره ای، لاوجود
  • منصوره شکرآمیز صفحه 131
    در این پژوهش، تولید شش واکه زبان فارسی در گفتار دو بیمار زبان پریش با ضایعه بخش پیشین نیمکره چپ مغز (یک زن و یک مرد)، با تولید این واکه ها در گفتار چهار فرد سالم (دو زن و دو مرد) مقایسه شد. طیف نگاشت واکه های آزمودنی ها با استفاده از نرم افزار Praat به دست آمد. واکه ها در گفتار زنان سالم کشیده تر از واکه های تولید شده توسط مردان سالم بودند. ازسوی دیگر، بیمار مرد همه واکه ها را کوتاه تر و بیمار زن همه واکه ها را کشیده تر از هر چهار آزمودنی سالم تولیدکردند. اگرچه سازه های واکه ها در گفتار بیماران در گستره طبیعی بسامد سازه ای قرارداشتند، اما دراندک تفاوت های مشاهده شده نیز الگویی که بیماران در سازه های اول و دوم چهار واکه غیرگرد فارسی داشتند، با الگوی آن ها برای دو واکه گرد متفاوت بود.
    کلیدواژگان: زبان پریشی1، تولید واکه2، آواشناسی فیزیکی3
  • شهره صادقی صفحه 145
    در پژوهش حاضر، روند رشدی درک استعاره در کودکان فارسی زبان از سه گروه سنی 6، 7 و 8 سال مورد بررسی قرارگرفت. در زمینه درک استعاره در کودکان، دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. به منظور ارزیابی توانش استعاری کودکان، آزمونی دوگزینه ای در قالب دو زیرآزمون درک استعاره های ادراکی- گزاره ای و روان شناختی-گزاره ای طراحی و تدوین گردید. پس از اجرای آزمون، عملکرد آزمودنی ها با روش های آماری توصیفی مورد تحلیل قرارگرفت. یافته های به دست آمده نشان داد که درک استعاره در کودکان روند فزاینده رشدی دارد؛ یعنی با افزایش سن و رشد شناختی، قدرت درک و تفسیر کودکان از مفاهیم استعاری به صورت منظم افزایش می یابد.
    کلیدواژگان: درک استعاره، شناخت، نظریه شناختی، رشد زبان، کودک فارسی زبان